narsis75

اینجا نارسیس 75 منم نرگسم خوش اومدیدحتتتتتتتما به آرشیو سر بزنید

چه انتظار بزرگیست که بدانی پشت هر

«دوستت دارم »

چقدر دوستت دارم

****

 

وفا

یعنی حتی بعد از رفتنت هم نگذاشتم کسی بفهمد که مرا دور زدی

*****

 

لیلی

به قصه ی خود بازگرد 

این روزها مجنون به همه ی «لیلی »ها محرم است 

بجز لیلی خودش 

*******

 

آغوش گرمم باش 

بگذار فراموش کنم لحظه هایی که در سرمای بی تو بودن لرزیدم

****

وقتی تمام بدنم از دلتنگی درد میکند

کجاست مخدر آغوشت؟

******

 

در آغوشم که میگیری آنقدر آرام میشوم

که یادم میرود نفس بکشم

******

 

پرم از هیاهوی زندگی

میخواهم دفن کنم

غم هایم را در چال گونه ات

لطفآ لبخند بزن

*****

 

کاش به جای دلم

گلویم تنگ میشد

هوا نمیرسیدو.....

خلاص.......

*******

 

تو هم برو

مبادا از آنان که تنهایم گذاشتند جابمانی

********

 

روزهایت را برای کسی بسوزان که میدانی هر لحظه نبودنت او را میسوزاند

 

نوشته شده در یک شنبه 29 دی 1392برچسب:,ساعت 16:15 توسط narges| |

زنده ام

نه از جانی که مانده

از استخوانهای لجبازی که روی هم ایستاده اند

*******

دلتنگی ات دانه دانه می افتد روی گونه ام

چقدر طعم نبودنت شور است

***

کاش به جای دلم گلویم تنگ میشد

هوا نمیرسیدو.....خلاص........

****

توهم برو

مبادا از آنان که تنهایم گذاشته اند جا بمانی

******

این هم از یک عمر مستی کردنم

سالها شبنم پرستی کردنم

ای دلم زهر جدایی را بخور

چوب عمری با وفایی را بخور

ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت

خنده ای بر خاطراتت کرد و رفت

من که گفتم این بهار افسردنیست

من که گفتم این پرستو رفتنیست

آه عجب کاری به دستم داددل

هم شکست و هم شکستم داد دل

*****

 دنیایت را بادنیایم عوض میکنی؟فقط چند ساعت

میخواهم بدانم آنکه تمام دنیای من است دردنیایش چه نقشی دارم

*******

باری قشنگی نبود اما ما قشنگ بازی نکردیم

قبول کن که هردو باختیم

مه که «همه»رابه تو فروختم

وتو که مرا به «هیچ»فروختی

******

دلگیر نشو از آدمها

نیش زدن طبیعتشان است

سالهاست که به هوای ابری میگویند «خراب»

*******

هیچگاه فکر نمیکردم فاصله ی بینمان آنقدر زیاد شود که تو بی خیال زندگی کنی

و من باخیالت بیخیال زندگی شوم

نوشته شده در پنج شنبه 18 دی 1392برچسب:,ساعت 23:46 توسط narges| |

درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند

معنی کور شدن را گره ها می فهمند

سخت بالا بروی ساده بیایی پایین

قصه ی تلخ مرا سرسره ها می فهمند

نوشته شده در چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:,ساعت 1:48 توسط narges| |

به سلامتی کسایی که تو خاطرمون ابدی ان

ولی تو خاطرشون عددی نیستیم

نوشته شده در چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:,ساعت 1:46 توسط narges| |

درست زمانیکه سرت جای دیگری گرم است

دل من اینجا یخ میزند

و چه فاصله ی زیادیست ...دل من تا سر تو.......

نوشته شده در چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:,ساعت 1:44 توسط narges| |

خسته ام

دلم کمی هوا میخواهد

اما در سرنگ

نوشته شده در چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:,ساعت 1:42 توسط narges| |

روی بعضی از خاطرات باید نوشت :

آهسته به یاد آورده شود

خطر ریزش اشک

نوشته شده در چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:,ساعت 1:36 توسط narges| |

ویرانم

به اندازه ی فرمانده لشکری

که تنها دخترش عاشق سرباز دشمن شده است

نوشته شده در چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:,ساعت 1:32 توسط narges| |

تنهاییت را پر میکنم با تمام زندگی ام

زندگی ام را پر  میکنی با تنهایی ات ؟

نوشته شده در چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:,ساعت 1:21 توسط narges| |

خیلی سخته که با آب خوردن بغضی رو بفرستی پایین

ولی چند ثانیه بعدش همون بغض از چشمات بریزه پایین

 

نوشته شده در چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:,ساعت 1:13 توسط narges| |

کاش میدانستم چه کسی این تقدیر را برایم بافته

تا به او می گفتم :

یقه را آنقدر تنگ بافته ای که بغضهایم را نمیتوانم فرو دهم

نوشته شده در چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:,ساعت 1:8 توسط narges| |


Power By: LoxBlog.Com